خشونت پایانی سری گفتگوهای استفن روت، اعتماد به نفس فوچس و موارد دیگر

[Warning: The below contains MAJOR spoilers for the Barry series finale “wow.”]

بری می تواند فقط به خشونت ختم شود – و این دقیقاً همان چیزی است که در پایان سریال به نویسندگی و کارگردانی بیل هدر اتفاق افتاد.

نوهو هنک (آنتونی کریگان) پس از امتناع از انجام معامله با فوچس (استیون روت) توسط فوچس کشته شد. همه حاضران – به جز فوچس، سالی (سارا گلدبرگ) و جان او و پسر بری (زاکاری گولینگر) – نیز تیرباران شدند. پس از ملاقات کوتاهی با جان، بری نزد جین (هنری وینکلر) رفت و او را کشت. این سریال با تماشای نسخه هالیوودی از وقایع بین بری و جین، که معلم نمایشنامه را به عنوان یک شخصیت شرور به تصویر می‌کشید، با جان به پایان رسید و قبل از اینکه در تیتراژ نوشته شود، “جین در حال گذراندن حبس ابد برای قتل جانی و بری است.” PFC Barry. با کمال افتخار در گورستان ملی آرلینگتون به خاک سپرده شد.”

Root ما را با فینال آشنا می کند، در مورد آینده Fuches فکر می کند و موارد دیگر.

چه فینالی! در مورد خواندن فیلمنامه صحبت کنید.

استفان روت: من فیلمنامه را زیاد نخواندم، اما مدتی با بیل در مورد اتفاقاتی که قرار است اتفاق بیفتد و بخش‌های مختلف آن که فوچس از آن عبور خواهد کرد صحبت کردم. تقریباً انگار فوچ از آن طرف بیرون آمد و بعد از اتفاقات رفت.

اما مانند تمام فیلمنامه های زیبای سریال، من واقعاً آنها را خیلی دوست نداشتم زیرا به عنوان یک طرفدار می خواستم آنها را در صفحه نمایش نیز به پایان برسانم. اما من از روشی که بیل می خواست این سفر را برای نمایش به پایان برساند بسیار خوشحال بودم. من فکر می‌کنم کسی که دچار PTSD شده است، بهتر نمی‌شود، و واقعیت نمایش این است که باید خشونت واقعی در این نمایش وجود داشته باشد. بنابراین من کاملاً با بیل موافقم و می دانم که او با این نمایش و این قسمت کجا رفته است.

فوچس قبل از دیدن پسر بری قصد داشت با بری چه کند؟

من فکر می کنم که آنها همان برنامه هایی بودند که او برای بری زمانی که از دستش عصبانی است، یعنی کشتن او در اسرع وقت. من فکر می‌کنم این عنصر جادویی است که باعث می‌شود فوچس در مورد بری ذوب شود: رابطه آن‌ها برای هفت سال بری. او برای او یک پدر جایگزین بود. و وقتی فهمید که پسری دارد، دوباره او را تغییر داد. فوچس همچنان از بری متنفر است و او را دوست دارد، اما در اعماق واقعیت زندگی او، بری را دوست دارد. او یک پدر جانشین برای بری بود. وقتی فهمید پسری دارد، فکر می‌کنم تمام ظاهرش تغییر کرد. و من واقعا خوشحالم که نقش فوچس فقط در سری آخر فاش شد.

وقتی فوچس بعد از تماس هنک بیرون می‌رفت، آیا می‌دانست وقتی به جلسه می‌رسد چه کار خواهد کرد؟

نه، فکر نمی کنم کسی بداند. آنها می توانستند به یک راه حل برسند و فوچس چندین بار گفت: “باشه، شما نمی خواهید این کار را انجام دهید.” خب، بیایید این کار را انجام دهیم. فقط باید این را اعتراف کنی.» و البته او نمی توانست این کار را انجام دهد. اما نه، فکر نمی‌کنم حتی تصور می‌شد که او نمی‌تواند به نوعی معامله‌ای برای انجام این کار انجام دهد، زیرا در آن لحظه او هنوز می‌خواست بری را بکشد.

با حسن نیت از HBO

آره. اما به نظر می رسد که همکاری فوچس و هنک هرگز واقعاً نتیجه نخواهد داد. به نظر می‌رسید که هیچ معامله‌ای واقعاً نمی‌تواند در دراز مدت برای این دو کارساز باشد. و سپس به این لحظه رسیدیم که فوچس هنک را کشت، که صحنه ای وحشیانه بود.

[Laughs] فیلمبرداری صحنه دیوانه کننده ای بود. ما در بالای ساختمان کلیسای جامع بزرگ در خارج از لس آنجلس عکس گرفتیم و فقط این واقعیت که تقریباً احساس می‌کردید در یک کلیسای جامع هستید، آن را سورئال‌تر کرد. صداها بلندتر بودند و جایی که این کار را انجام دادید احساس می کرد در یک کلیسا هستید. بنابراین این یک تجربه واقعا عجیب و شگفت انگیز بود.

واکنش شما نسبت به این که فوچس کسی بود که هنک را کشت، چه واکنشی نشان دادید، به خصوص بعد از همه چیزهایی که در این فصل بین این دو شخصیت دیدیم؟

باید به خاطر داشته باشید که در اوایل فصل 1، 2 و 3، فوچس و هنک با هم دوست بودند و هر دو عاشق بری بودند. زمانی که فکر می‌کردیم بری مرده است، با تلفن تماس گرفتیم و گفتیم: «من بری را دوست دارم. تو بری را دوست داری دلم برای بری تنگ شده.» [Laughs]

خیلی صحنه خوبی بود

بله صحنه عالی بود اما فکر می‌کنم آن‌ها آنقدر رابطه عاشقانه دیرینه‌ای با بری داشتند که کاملاً تکان دهنده بود که فوچس در نهایت زیاده روی کرد و به او شلیک کرد.

سپس لحظه ای بود که فوچس از پسر بری با هجوم به او در وسط درگیری با اسلحه محافظت کرد.

در آن لحظه، پس از شلیک به هنک، فکر می‌کنم او تصمیم گرفت که پسر را نجات دهد. من فکر می کنم این یک تصمیم چند ثانیه ای بود، مطمئناً چیزی که قبلاً اتفاق افتاده نبود. مدت کوتاهی پس از شلیک به او گفت: «خب، پسر را نجات می‌دهم.» و این کار را کرد.

فوچس می گوید که او مردی بدون قلب است، اما آیا تا به حال بوده است، یا می خواهد یا فکر می کند که باید چنین باشد؟

فکر می کنم داشتن آن لحظه احترام در زندان او را چنان تغییر داد که حتی به هنک گفت: «خودم را پیدا کردم» و او هم این کار را کرد. او برای مدت طولانی در زندان بود، اما آن لحظه او را به “کلاغ” تبدیل کرد، فردی با احترام، زیرا هرگز در زندگی خود اینقدر احترام قائل نشده بود. او همیشه یک توطئه‌گر و بی‌خطر بود، و کسب این احترام او را تغییر داد. و همانطور که بیل گفت، این به نوعی موضوع اصلی نمایش است. در پایان نمایش، همه به شخص دیگری تبدیل شده اند.

فوچس در مورد کشتن ژن بری چه فکری می کند؟

[Laughs] من فکر می‌کنم که اگر کسی بری را به خاطر داشتن یک پسر بکشد، بدش می‌آید. اما من فکر می کنم او می گفت: “آفرین. خوشحالم که جرات داری.”

بیل هدر در «بری»

با حسن نیت از HBO

اگر پسر بری را کنار بگذاریم، آیا فوچس واقعاً می توانست بری را بکشد؟

باور نمیکنم. من فکر می کنم در اعماق وجود او او را بیش از حد به خاطر رابطه آنها از زمانی که بری هفت ساله بود دوست داشت. من فکر می‌کنم هر چقدر هم که فوچز بگوید که می‌خواست بری را بکشد و گفته است که می‌خواهد بری را در تمام فصول این سریال بکشد، انجام این کار برای او تقریبا غیرممکن است.

بله، به نظر می رسد این یکی از خطوطی است که او نمی تواند از آن عبور کند.

موافقم.

فکر می کنید از آخرین باری که فوچس را دیدیم چه آینده ای در انتظارش است؟

با شناخت شخصیت او به خوبی من، او به دنبال مرد جوانی خواهد بود که دقیقاً همان کار را انجام دهد، اما با اعتماد به نفس بسیار بیشتری نسبت به زمانی که با بری کار می کرد. من فکر می کنم او در این کار نیز موفق خواهد شد. من فکر می کنم او اکنون اعتماد به نفس دارد تا کاری را که می خواهد انجام دهد. فکر می‌کنم او هنوز کمی احمق است، اما اعتماد به نفس بالایی دارد و فکر می‌کنم می‌تواند کسی را برای بازگشت به تجارت قاتل استخدام کند.

چه چیزی بیشتر از فوچ هایی که برای اولین بار ملاقات کردیم در مورد فوچ هایی که آخرین بار دیدیم شگفت زده می کند؟

من فکر می کنم به این دلیل است که او احترام می گیرد. به همین دلیل است که او به “فوچ های دیگر” تبدیل شد. او هرگز احترام نداشت تا اینکه بالاخره در زندان احترام گرفت و بعد تغییر کرد. من فکر می کنم این شعار است: احترام به فوچس.

آخرین صحنه ای که گرفتید چه بود؟

بعد از آخرین نمایش چند بار ضبط مجدد انجام دادیم. اگرچه آخرین صحنه‌ای که در کلیسای جامع دیدم آخرین صحنه‌ای بود که از آن فیلم‌برداری کردم، اما در ماشینی که برای انجام تصویربرداری به سمت کلیسای جامع حرکت می‌کردیم، دوباره از من عکس گرفتیم. و این یک چیز کوتاه بود که بیل فقط می خواست جنبه نرمتر فوچس را نشان دهد، به این معنی که او واقعاً نمی خواست این کار را انجام دهد، اما من این کار را خواهم کرد. بنابراین ما این صحنه کوتاه را قبل از تیراندازی در کلیسای جامع در ماشین گرفتیم.

فوچس و نمایش را چگونه به یاد خواهید آورد؟

با علاقه و این واقعیت که من حتی پس از پایان نمایش شش دوست جدید دارم. بنابراین فکر می کنم تعداد کمی از برنامه ها وجود دارد که بعد از نمایش نتوان با آنها دوست شد. این یکی از آنها است. من این افراد را دوست دارم و می خواهم به دیدن و بودن در کنار آنها ادامه دهم.

دوست دارید فوچس و نمایش چگونه در خاطره بماند؟

به عنوان پایانی عالی برای یک سریال. در پایان، سریال های زیادی وجود دارد که من از عملکرد آنها راضی نیستم، اما فکر می کنم واقعیت و یک تیم نویسندگی درخشان را در اوج خود نشان می دهد. من فکر می کنم این چیزی است که به یاد می ماند کابل به یاد می آورد یا بازی تاج و تخت یا هر چیزی که واقعاً انجام شد و با موفقیت و زیبایی به پایان رسید. و امیدوارم از آن به عنوان یک نمایش کپسولی عالی یاد شود.

در مورد کار با بیل، به ویژه به عنوان شریک صحنه و کارگردان، کمی صحبت کنید. چه چیزی را بیشتر در مورد آن به یاد خواهید آورد؟

من از کار کردن با او لذت بردم، حتی با وجود اینکه همیشه او را مسخره می کردم، زیرا از زمانی که او فیلمنامه را می نوشت، گاهی اوقات در حالی که شما با او صحنه را فیلمبرداری می کردید، حرف های شما را می گفت و شما باید می گفتید: “نه بیل، این ها مال من هستند. باید این را بگویم.» اما او همیشه بسیار بسیار سخاوتمند بود، زمانی که با او صحنه ای را می گرفتید، تقریباً بیش از حد، زیرا زمانی که او کارگردانی یا نویسندگی می کرد، تقریباً فقط چند برداشت از صحنه را می گرفت. و سپس کمی بیشتر به آنها می دهم زیرا او واقعاً آنچه را که می خواست ببیند در ذهن داشت. اما او همیشه بسیار سخاوتمند بود و در برابر هر پیشنهادی که می خواستید انجام دهید – چه آنها را قبول کنیم یا نه، ممکن بود از آنها فیلم بگیریم و از آنها استفاده نکنیم – بسیار سخاوتمند بود، اما او بسیار بسیار سخاوتمند بود که به شما اجازه داد آنچه را که می خواهید استخراج کنید. در صحنه انجام دهید و این همه چیز در مورد این نمایش است. چرا این صحنه باید اتفاق بیفتد؟ و ما پاسخ را از طریق یک همکاری که فوق العاده بود دریافت کردیم.

از مجموعه چیزی برداشتی؟

با زاغ برچسبی برای لیوان قهوه درست کردند و من فقط لیوان قهوه را دزدیدم.

بریهم اکنون پخش جریانی، حداکثر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top