جان اشتاین بک در رمان «باغ عدن» در سال 1955 که توسط الیا کازان فیلمی شد، بازتاب جالبی در این باره ارائه کرد. شکنندگی شیر: «در میان شک و تردید، مطمئنم که در زیر لایههای سطحی و بیرونی شکنندگی، مردان میل به خوب بودن و دوست داشته شدن دارند.» دو سال بعد از کمدی «توسکانا» آلیکانتینو پائودورا با «پاجاروس» صمیمیتی را که جوهر فیلمهای جادهای است، منتقل کرد.
تبلیغات “Su estreno” در راه است اقامت خوب خود را در بیست و هفتمین دوره جشنواره مالاگا نشان داد، جایی که لوئیس ظاهرا برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شد. دورا که با آنا ام. پیرو فیلمنامه را نوشته است، سومین فیلم بلند خود را به عنوان کارگردان می سازد. کوچکتر جلوی دوربین، زیرا یکی از محصولات لوکس ثانویه چندین تولید برای فیلم یا تلویزیون است. آلیکانتینو پیشنهادی داد که چیز غم انگیزی داشتبا توجه به تعادل شگفت انگیز آن بین درام درونی تجربه شده توسط قهرمانان آن و لحظات طنز.
دورگا سعی کرد به این لحن و فضا برسد زیرا موقعیتهای دراماتیک و کمیک در زندگی خودش وجود داشت. همچنین دیدگاهی در رابطه با به تصویر کشیدن قهرمان دوگانه خود ارائه می دهد. خاویر گوتیرز و لوئیس زاهرا دو تا از بهترین مترجمان مرد موجود در صنعت اسپانیا هستند. آستوریایی نشان داده است که در فیلمشناسی خود تطبیق پذیری بیشتری دارد، در حالی که برای گالگو این فرصتی است برای نشان دادن تعادل کاملاً متفاوتی که او توانسته است در حرفه خود در تلویزیون یا تئاتر به نمایش بگذارد.
عشق می داند چگونه از ذات فیلم جاده ای برای انتقال مناظر زیبای هر یک از کشورهای به تصویر کشیده شده استفاده کند. فیلم در اسپانیا با درخواست عجیب ماریو (زاهرا) ساکت از کلمبو (گوتیرز)، شکارچی که 24 ساعت شبانه روز در یک گاراژ کار می کند و در حین فروش ماری جوانا چند چیز اضافی جمع آوری می کند، آغاز می شود. آنچه که به عنوان قرارداد راننده برای رفتن به گرولاس در کوستا براوا آغاز می شود، به سفری در ایتالیا، اسلوونی، مجارستان و رومانی ختم می شود.با توجه به تغییر مهاجرت این پرندگان.
یک سفر انعکاسی شگفت انگیز با دو بازیگر در حالت لطف
دوران بار دیگر ثابت کرد که کارگردانی درخشان در زمینه بازیگری است و با انتقال این احساس که دردی را پشت قلب عاطفی قهرمانان داستان پنهان کرده و در حال حسابرسی با گذشته است، موفق به انجام این کار می شود. از همان ابتدا احساس درستی دارد، و اجازه می دهد تا احساسات و عواطفی را که به طور خود به خود برای عموم ظاهر می شوند، آشکار شوند. در مورد کاغذ خاویر گوتیرز به خاطر داشتن کاریزما و همدلی به مردی که قبلاً بیدار نمی شد متمایز است.،
سپس مورد لوئیس زاهرا است که یکی از بهترین نقش های خود را تا به امروز در پرده بزرگ ارائه می دهد. این مرد میانسال، مریض، خسته و احساس میکند باید با عشق بزرگ زندگیاش حساب کند. به تدریج این افشاگری ها ظاهر می شوند، با حاشیه های جزئی برای کمدی که امکان ساخت سکانس های بیشتر دراماتیک را فراهم می کند. در وسط، میانآهنگهای شگفتانگیز مانند آنچه بین کلمبو و الیزابتا زندگی میکند (ترزا ساپون آنجلو)، زنی ایتالیایی که موفق شد به رابطه با شوهری خشن و سمی پایان دهد و دوباره به روی عشق باز شود.
دورگا می داند که چگونه آسیب های مردانگی میانسال را به تصویر بکشد. درباره بحران درونی که این دو سینکوتون از سر می گذرانند و نحوه زندگی رزمندگان (مخصوصاً هم سن و سال های قهرمان داستان) هیچ سه به آنها می آموزد که عواطف و احساسات خود را بیرونی کننددر لحظه تأمل اجتماعی در مورد واقعیت و جایگاه خود مردان در جامعه (و چالشهایی که مردان پس از تربیت مردسالارانه با آن روبرو هستند که در آن مردان به خود اجازه نمیدهند آسیبپذیر باشند)، عناوینی مانند «پاجاروس» به بازتاب نورانی از طریق هنر اشاره دارد. .
پائو دورا تا این لحظه بهترین کارگردان بلند او باقی مانده است. «پاجاروس» یک سفر احساسی و صمیمی است که می تواند در عین حال دراماتیک و طنزآمیز باشد. یک «رارا آویس» عجیب در صنعت فیلم اسپانیا که نشان میدهد میتوان با نگاهی اروپایی و عرضی که فراتر از نگاه ملی است، رابطهای پیدا کرد. پاجاروس با توزیعی عالی این یکی از جواهراتی است که امسال توسط عموم مردم کشف خواهد شد،
8
بهترین: نگاه هوشمندانه او به شکنندگی مردانه که با حساسیت و انسانیت مشاهده می کند.
بدترین: لحظاتی در زندگی شما وجود دارد که احساس می کنید بیش از حد متفکر هستید.