رئیس “غیر منطقی” در مورد پیچیدگی رابطه الک و ماریسا، یک پرونده یک فصل و موارد دیگر

[Warning: The below contains MAJOR spoilers for The Irrational Season 1 Episode 3 “The Barnum Effect.”]

وقتی الک (جسی ال. مارتین) و ماریسا (ماهارا هیل) دوباره در سطح شخصی به هم متصل شوند – با هم در مورد بمب گذاری کلیسا که سال ها پیش او را زخمی کرد – کار آسانی نخواهد بود.

آخرین قسمت از غیر منطقی فاش کرد که ماریسا با یکی دیگر از ماموران اف بی آی (برایان کینگ جیس) قرار ملاقات دارد. علاوه بر این، آخرین خاطره الک از بمب گذاری فوق الذکر منجر به شناسایی وانتی شد که او در حال دور شدن از صحنه دید.

آریکا لیسان میتمن، مجری برنامه و تهیه کننده اجرایی، در مورد رابطه پیچیده الک و ماریسا، مرد اسرارآمیز پایان اولین نمایش و موارد دیگر صحبت می کند.

الک متوجه می شود که ماریسا نه تنها کسی را می بیند، بلکه کسی را که می شناسد نیز می بیند. در این مرحله، در مورد وارد کردن این عنصر به رابطه آنها صحبت کنید.

آریکا لیسان میتمن: از ابتدا، ما می خواستیم این نمایش نه تنها یک رویه واقعاً سرگرم کننده، جالب و متفاوت باشد، بلکه عنصر انسانی واقعی زوجی باشد که هنوز عمیقاً به یکدیگر اهمیت می دهند اما نمی توانند با یکدیگر ازدواج کنند. دیگر آنها در حال طلاق هستند، و همانطور که اغلب اتفاق می افتد، یک طرف در حال حاضر نسبت به دیگری کمی مطمئن تر از همه چیز است، یعنی ماریسا این تصمیم را گرفته است. او احساس می کرد بهترین چیز برای ما پایان دادن به این ازدواج است. او در حال حاضر تصمیمات زیادی را با سر خود می گیرد و بسیار فعالانه تلاش می کند تا قدم بعدی را در زندگی خود بردارد. الک هنوز کاملاً آنجا نیست، و بنابراین پردازش آن برای او دشوار خواهد بود و ادامه دادن برای او دشوار خواهد بود. ما می خواهیم مخاطب کمی هیجان زده شود تا این دو دوباره همدیگر را پیدا کنند. اما این مدتی طول می کشد زیرا در وهله اول دلیلی وجود دارد که از هم جدا شدند و هنوز چیزهای زیادی برای حل کردن وجود دارد. و من فکر می کنم ماریسا باید ببیند پشت در شماره دو چه چیزی وجود دارد.

گفتی او با سرش تصمیم می گیرد. پس آیا به زودی شاهد تصمیم گیری او با قلب خواهیم بود؟

در یک نقطه او خواهد شد. آره. و این بدان معنا نیست که قلب او در این رابطه جدید نیست، زیرا اینطور است، اما من فکر می کنم این تصمیم بسیار آگاهانه از طرف ماریسا برای حرکت به جلو بود. به عنوان یک مامور FBI – ما این را یاد گرفتیم زیرا با مشاوران FBI صحبت کردیم – شما دائماً در حال انجام وظیفه هستید. فرصت های زیادی برای بیرون رفتن و ملاقات با مردم وجود ندارد، و بنابراین برای ماموران FBI معمول است که روابط خود را با یکدیگر حفظ کنند. اکنون که او طلاق گرفته و در دسترس است، او به فردی که با او کار کرده است، با دید جدیدی نگاه می کند. او این گزینه را بررسی می کند، [with] کسی که عمیقا به او اهمیت می دهد بنابراین من فکر می کنم قطعا چیزی واقعی در مورد ماریسا و جیس وجود دارد. باید دید که آیا این به اندازه آنچه او با الک داشت خاص خواهد بود یا خیر.

سرگئی باچلاکوف / NBC

الک و ماریسا روی پرونده بمب گذاری کلیسا با هم کار می کنند و تلفات عاطفی آن به طور قطع بر روابط آنها تأثیر می گذارد. چه چیزی در انتظار او شخصا و با پرونده است؟

در سطح شخصی، همانطور که گفتم، آنها با این سوال دست و پنجه نرم می کنند: این پویایی جدید بین ما چیست؟ چگونه دوست بمانیم؟ با توجه به گذشته و متاهل بودنمان چگونه می توانیم یک رابطه کاری مناسب داشته باشیم؟ او در تلاش است تا بفهمد که مرزها کجا هستند.

این مورد که برای هر دوی آنها بسیار احساسی است، آنها را به هم وصل می کند. برای هر دوی آنها یک مورد راهگشا بود. این موردی است که الک را به انجام کاری که اکنون انجام می دهد الهام بخشید و زندگی او را به دلیل زخم هایی که از خود به جا گذاشت، چه از نظر فیزیکی و چه از لحاظ استعاری، به طور غیرقابل برگشتی تغییر داد. و برای ماریسا، این اولین پرونده واقعی او به عنوان یک مامور FBI بود. این یک مورد آزمایش بزرگ برای او بود و موردی بود که او با شوهرش ملاقات کرد. این یک مورد بسیار مهم برای هر دوی آنها و یک مورد بسیار احساسی است که هر دو بسیار به آن وابسته هستند.

سپس مرد مرموزی است که وس بانینگ را در دادگاه ترساند و باعث شد که او نه تنها از آزادی مشروط خود مطمئن شود، بلکه مطمئن شود که او را در سلول انفرادی قرار می دهند تا نیازی به پرسیدن هیچ سوالی برای پاسخ دادن نداشته باشد. در مورد این شخص چه می توانید بگویید و چگونه بیشتر بدانیم؟ آهسته. تدریجی؟ به زودی؟

این رازی است که در فصل اول به بررسی آن می پردازیم. من در مورد اینکه این کیست زیاد نمی گویم، اما راز آنچه در بمب گذاری کلیسا رخ داد در طول فصل آشکار خواهد شد.

پس مدتی طول می کشد تا ما واقعاً چیزهای بیشتری در مورد این شخص بیاموزیم؟

بله، مدتی طول می کشد تا بفهمیم آن کیست. اما ما همچنان به بازی بخشی از این داستان ادامه می‌دهیم، زیرا این داستان بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد، و در طول فصل رخ خواهد داد.

آیا این داستان یک فصل است یا ممکن است چندین فصل طول بکشد تا تصویر کامل را دریافت کنید؟

در حال حاضر ما داستان را به عنوان یک فصل برنامه ریزی کرده ایم، اما ممکن است هنوز رازهایی از آن ناشی شود. برخی از سوالات ممکن است هنوز بی پاسخ باقی بمانند.

چه نوع رفتار غیرمنطقی ممکن است از الک ببینیم وقتی سعی می کنیم پاسخی برای آنچه برای او اتفاق افتاده است بدست آوریم؟

نکته مهم در مورد الک این است که او فکر نمی کند که بالاتر از همه غیرمنطقی هایی است که مطالعه می کند. الک از همه عناصر رفتار انسانی که به او علاقه دارد و درباره آنها صحبت می کند و در مطالعاتش وجود دارد مصون نیست. در این صورت نقاط کور وجود خواهد داشت. او از لحاظ عاطفی به این پرونده وابسته است و به نظرم سعی می کند از پرونده هایش فاصله بگیرد تا عینی باشد. خوب، این موردی است که انجام این کار دشوار است، و من فکر می کنم که ما شاهد درگیری های زیادی از او خواهیم بود، زیرا او سعی می کند فاصله حرفه ای را حفظ کند و این را همانطور که با هر مورد دیگری انجام می دهد، بررسی کند و در نظر بگیرد. عملی بودن ارتباط عاطفی او حتی از ارتباط عاطفی خود برای این کار استفاده می کند. ما این را در قسمت 2 دیدیم که در آن او از حس بویایی خود استفاده می کند و سعی می کند از احساسات خود استفاده کند تا بتواند بیشتر به خاطر بیاورد.

الک در پایان این قسمت با رضوان (آرش دمکسی) در مورد اینکه کار او چقدر می تواند رضایت بخش اما همه جانبه باشد و چقدر گران است که خود را در آن دفن کنید صحبت می کند. چقدر آن را برای همه شخصیت های این فصل بررسی می کنید؟

یکی از چیزهایی که من در مورد همه این شخصیت ها دوست دارم الک، ماریسا و فیبی هستند [Molly Kunz]و رضوان همه به کار خود و کایلی بسیار متعهد هستند [Travina Springer] در آن الهام خواهد گرفت. خواهیم دید که چگونه کایلی متوجه می شود که همه این افراد به کار خود علاقه زیادی دارند. در حالی که کایلی زندگی نمی کند تا کار کند، او کار می کند تا زندگی کند. او کار را به عنوان منبع درآمد می بیند، نه بیشتر. او دوست دارد بازی کند، او دوست دارد به تعطیلات برود. و بنابراین این شخصیت از این شخصیت‌های دیگر الهام می‌گیرد و رضوان نیز تا حدودی از این شخصیت‌ها الهام می‌گیرد. زیرا آنچه در برخی از شخصیت‌های دیگر و الک، ماریسا و فیبی می‌بینید، کمی عدم تعادل در جهت دیگر است.

رضوان در قسمت 3 سعی می کند بیشتر شبیه الک باشد. و در آن مکالمه الک به نوعی به او هشدار می دهد. درس این است که خوب است اشتیاق خود را در کار پیدا کنید. پیدا کردن رضایت در کار خوب است. خوب نیست وقتی کار شما آنقدر از شما می خواهد که چیزهای دیگر را از بین ببرد. این واقعاً نقطه اصلی درگیری الک و ماریسا است: ماریسا همیشه احساس می کرد که از کار عقب مانده است، کار برای الک بسیار طاقت فرسا بود. البته او باید این را نیز در درون خود کشف کند. آیا او بدون اینکه متوجه شود همین کار را می کند؟

در مورد کایلی، چه چیزی می توانید در مورد آنچه که از او در خارج از این رابطه خواهر و برادر خواهیم دید، بگویید؟

ما واقعاً هیجان‌زده بودیم که بالاخره کایلی را از آپارتمان بیرون می‌آوریم، و خواهید دید که با پیشرفت فصل، کایلی واقعاً به خودش می‌آید و اشتیاق خاصی برای کاری پیدا می‌کند که به روشی متفاوت انجام می‌دهد. این قطعاً بخشی از سفر کایلی در این فصل است: رفتن از خواهر الک بودن به جدا شدن از کاری که او فقط برای دستمزد انجام می دهد و نه برای یک هدف خاص. او تا پایان فصل تماس خود را پیدا خواهد کرد.

تراوینا اسپرینگر – «غیر منطقی»

رابرت فالکونر / NBC

او خارج از الک با چه کسی بیشتر تعامل خواهد داشت؟

ما قرار است با کایلی و ماریسا کارهای بیشتری انجام دهیم، زیرا همیشه در پس ذهن خود – یا من همیشه در ذهنم زمانی که این شخصیت‌ها را خلق می‌کردم – فکر می‌کردیم که قبل از طلاق رابطه بسیار نزدیکی وجود داشت. . آنها هنوز باید کمی کار کنند زیرا از زمان طلاق کمی از یکدیگر فاصله گرفته اند. این برای هر دوی آنها نیز سخت بود، زیرا – باز هم، من می‌خواهم این عنصر انسانی واقعاً بنیادی را حفظ کنم – چیزی که هنگام طلاق زوج‌ها اتفاق می‌افتد این است که آسیب‌های جانبی وارد می‌شود و افرادی که دوستی دارند، افراد خارج از خود ازدواج، تحت تأثیر قرار می‌گیرند. توسط آن و احساس می کنند که روابط آنها تحت تاثیر آن است. چگونه کایلی موفق می شود همچنان دوست خوبی برای ماریسا و خواهر خوبی برای الک باشد؟ آیا او می تواند هر دو باشد؟ آیا او می تواند به روابط خوب و قوی با هر دوی آنها ادامه دهد؟ ما آن را زیر سوال می بریم و امیدواریم که در آن طرف قرار بگیریم و ماریسا و کایلی را دوباره با هم وقت بیشتری بگذرانیم.

الک ایده صحبت کردن با دکتر را رد کرد. استیونز به این دلیل که همه کارهایش را می داند و بیشتر. آیا باید منتظر چیزی باشیم که او را مجبور به تغییر عقیده کند؟

این برای الک کمی زمان می برد. من عاشق شخصیت‌های ناقص هستم و فکر می‌کنم الک آنقدر مربی بزرگ و شخصیت قابل تحسینی است که باید جایی برای کاستی‌ها و نقص‌های او پیدا کنیم. یکی این که به توانایی خود در انجام کاری که انجام می دهد بیش از حد اعتماد دارد و اعتمادش را به دیگران ضعیف می کند. ما همچنان شاهد مبارزه او با این چالش ها خواهیم بود.

می خواستی با کیس ها کاری بکنی؟

یکی از کارهایی که ما قطعاً می‌خواستیم انجام دهیم، که در قسمت 3 با سقوط هواپیما انجام می‌دهیم، بررسی مواردی است که همیشه قتل نیستند. جنایات انواع مختلفی دارند. شما یک آدم ربایی را خواهید دید، یک راز را در اطراف کسی خواهید دید که مدام در پوکر برنده می شود. آنها لزوماً همیشه جنایت نیستند – اگرچه اغلب چنین هستند – اما آنها رازهایی هستند که الک باید آنها را حل کند و آنها رازهایی از طبیعت انسان هستند.

غیر منطقیدوشنبه ها، ساعت 10/9c، NBC

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top