[Warning: The following contains MAJOR spoilers for The Gilded Age Season 2 Episode 1.]
یکی از بزرگترین سوالات عصر طلاکاری فینال فصل اول جواب داده شد عصر طلاکاری فصل دوم پس از یک سال و نیم وقفه در روز یکشنبه 29 اکتبر از شبکه HBO پخش شد. فینال سال گذشته نشان داد که پسر پگی اسکات (دنی بنتون) همانطور که پدرش آرتور (جان داگلاس تامپسون) به او گفته بود مرده به دنیا نیامده است. در عوض، او تمام مدت با خانواده فرزندخوانده خود در فیلادلفیا زندگی می کرد.
پدر نوزاد پسری در داروخانه آرتور بود که پگی عاشق او شده بود. نوزاد پس از فرار آنها به دنیا آمد، اما آرتور آنها را متقاعد کرد که مرده به دنیا آمده است. پگی مجبور شد ازدواج خود را باطل کند، که منجر به نقل مکان او به پنسیلوانیا برای حضور در مؤسسه جوانان رنگارنگ فیلادلفیا شد، در حالی که آرتور نوزاد را مخفیانه توسط یک خانواده سیاه پوست در فیلادلفیا به فرزند خواندگی پذیرفت. پس از بازگشت به نیویورک، او به عنوان منشی برای اگنس ون راین (کریستین بارانسکی) شروع به کار کرد و بیشتر فصل اول را با کمک وکیل تام رایکز (توماس کوکرل) در تلاش برای کشف آنچه برای همسر سابقش آمده بود، گذراند. بازگشت فصل 2).
حقیقت در مورد پسرشان از طریق یادداشتی که در نزد آرتور پیدا شد فاش شد و او اعمال خود را با گفتن اینکه نمیخواست پگی به خاطر یک مادر مجرد “ویران” شود توجیه کرد. این شکاف عمیقتری بین پگی و پدرش ایجاد کرد (و بین خانم اسکات با بازی آدرا مکدونالد و آرتور)، و او تصمیم گرفت برای یافتن پسرش به فیلادلفیا بازگردد. قسمت اول از عصر طلاکاری فصل 2 به سرعت یک به روز رسانی غم انگیز در مورد محل اختفای پسرش به ارمغان آورد.
در حالی که نخبگان منهتن در صحنه های ابتدایی نمایش به مراسم عید پاک می روند، اسکات ها به فیلادلفیا می رسند تا در غم و اندوه خود به خانواده فرزندخواندگی پسر پگی، اسپرینگز بپیوندند. این کودک سه ساله که توماس نام داشت، شش ماه قبل به طرز غم انگیزی بر اثر مخملک جان باخت و همچنین مادر خوانده اش که به دلیل بیماری به کودک نوپا شیر می داد، تب را گرفت. پدر خیلی ناراحت بود که نمی توانست زودتر با پگی تماس بگیرد، حتی اگر می دانست که او به دنبال او می گشت.
پگی و والدینش پس از بازدید از قبر توماس به خانه اسپرینگ استقبال می شوند تا بتوانند نگاهی اجمالی به پسرشان و “زندگی کوتاه و شیرین” او داشته باشند. در حالی که او در اتاق او جستجو می کند و در مورد شخصیت او می پرسد، پدر تاکید می کند که اگر آنها زودتر با هم آشنا شده بودند، “نباید پگی را از ملاقات با توماس منع نمی کردند”.
پگی در حالی که صدایش می لرزید، می گوید: «با من خیلی خوب نباش. “من او را با خودم می بردم. اگر می توانستم با فرزندخواندگی مبارزه می کردم و او را با خودم می بردم.»
پدر اذعان می کند: «کاش این کار را می کردم. “اگر قبل از شروع تب او را از شهر خارج می کردند، ممکن بود او را نجات دهد.”
پگی به توماس عکسی از توماس با خرس عروسکی مورد علاقه اش می دهد و اسکات ها بعد از شام عید پاک به نیویورک بازمی گردند. با کمک ماریان (لوئیزا جاکوبسون)، پگی شغل خود را در خانه ون راین پس می گیرد، اگرچه عمه اگنس برای استخدام مجدد پگی نیازی به قانع کننده نداشت، او همچنین به کار خود به عنوان روزنامه نگار در روزنامه تی توماس فورچون (سالیوان جونز) ادامه می دهد تا به سمت جلو حرکت کند.
جولیان فلووز خالق سریال به عنوان نویسنده و تهیه کننده اجرایی فعالیت می کند عصر طلاکاریجانشین او نیز داونتون ابی. مدیر اجرایی سونجا وارفیلد با او تولید و می نویسد. Fellowes و Warfield به TV Insider میگویند که هنگام ساخت فصل 2، هیچ گاه افتتاحیه جایگزین برای پگی در نظر گرفته نشده است. غم و اندوه پگی خط داستانی او را در قسمتهای بعدی هدایت میکند، که باعث میشود او خودش را به کارش پرتاب کند تا حواسش را از درد دور کند.
وارفیلد با نگاهی دردناک می گوید: منظورم این است که بچه نمی توانست زنده بماند. «متاسفم که این را گفتم.» «این میتواند چیزهای پیچیدهای داشته باشد»، به گونهای که برای داستان پگی که آنها میخواستند در این فصل بگویند مناسب نبود.
Fellowes می افزاید: “این گزینه های او را به عنوان یک شخصیت حتی بیشتر محدود می کرد.” منظورم این است که او در حال حاضر یک زن سیاهپوست است که تلاش می کند به عنوان یک نویسنده پذیرفته شود، زنی که تلاش می کند در روزنامه نگاری منتشر شود. «بهعلاوه داشتن یک فرزند خارج از ازدواج» بیش از حد بر شخصیت بنتون تأثیر میگذاشت. وارفیلد به نشانه موافقت سر تکان می دهد.
Fellowes توضیح میدهد: «این فکر ما بود، که نمیتوانیم آن را به شیوهای دراماتیک پیش ببریم که شخصیت پگی را در مسیری که میخواستیم پیش ببریم، توسعه دهیم.»
پگی در قسمت های آینده به سختی راهی برای غم و اندوه خود پیدا خواهد کرد. وارفیلد توضیح می دهد: «در آن زمان، مردم در مورد چنین چیزهایی صحبت نمی کردند، بنابراین آنها واقعاً در مورد مسائل عاطفی خود صحبت نمی کردند. پگی این خلأ را با حمایت از دنیایی بهتر از طریق روزنامه نگاری پر خواهد کرد. او واقعاً باید به چیز متفاوتی می رفت و به خود یادآوری می کرد که زندگی وجود دارد، آینده و شغلی دارد و باید آن را بسازد. [her grief] وارفیلد می گوید پشت سر او.
کمیسیونی برای موسسه Tuskegee در آلاباما تأثیر زیادی بر روی پگی خواهد داشت. وارفیلد میگوید: «دیدن این سیاهپوستان جوان که یاد میگیرند، رشد میکنند و کارهایی را انجام میدهند، به او الهام میدهد و به او کمک میکند تا بر این دوره تاریک زندگیاش غلبه کند و به آینده نگاه کند.»
Fellowes می گوید: “من فکر می کنم آنچه او می خواهد انجام دهد این است که زندگی خود را با کار و جاه طلبی خود پر کند تا بتواند به جلو حرکت کند و در نوعی انباشته پشیمانی فرو نرود.” و من فکر می کنم که شور و شوق او برای مشغول بودن و عدم نیاز به زیاد فکر کردن، در واقع یک جاه طلبی واقعی برای اینکه یک روزنامه نگار جدی باشد و به دلیل چیزی که می تواند در مورد آن بنویسد، بیشتر شود، القا می کند.
این تعقیب نجیب به بینندگان این امکان را میدهد تا در طول فصل بیشتر نخبگان سیاهپوست بروکلین را ببینند، و یک گسترش خوشایند و در تضاد با مسائل کمخطری که نخبگان پولدار قدیمی و جدید منهتن با آن مواجه هستند، فراهم میکند. وقتی صحبت از رابطه پگی با والدینش می شود (و ازدواج دوروتی و آرتور که اکنون تیره شده است)، زمان و مراقبت می تواند همه زخم ها را التیام بخشد.
طلاکاری شده ها سن، یکشنبهها، 9/8c، HBO، پخش جریانی حداکثر