کارگردان «بادهای تاریک» معضل اخلاقی جو لیفرن را از بین می برد و امیدواری برای فصل سوم دارد.

[Warning: The below contains MAJOR spoilers for Dark Winds, Season 2, Episode 6, “Hózhó náhásdlįį.”]

بادهای تاریکفصل دوم به پایان رسیده است، اما پس از آخرین قسمت، هنوز موضوعات شل زیادی برای جو لیفرن (Zahn McClarnon) و دوستانش وجود دارد.

وقتی لیفرن و چی (کیوا گوردون) متوجه می‌شوند که دو تحقیقشان با هم تداخل دارند، نقاط را به هم متصل می‌کنند و مستقیماً انفجار مین را که باعث کشته شدن پسر لیفرن شد به BJ Vines (جان دیهل) مرتبط می‌کنند. با وجود دستگیری، BJ به دلیل ثروت و شهرتش در جامعه به سرعت آزاد می شود. لیفرن سپس در خانه مرد ظاهر می شود و او را با اسلحه مجبور به سوار شدن به کامیونش می کند و در آنجا به بیابان می روند. هنگامی که به آنجا رسید، جو از BJ می‌خواهد تا به مناظر سرد و غیرقابل بخشش برود. او به جای تیراندازی به مرد، به او می‌گوید که راه برود و یادآور می‌شود که این شباهت به راه رفتن طولانی ناواهوها است.

در نهایت، BJ در دمای انجماد می میرد، و اگرچه لیفرن در مورد نقش خود در این موقعیت تردید دارد، به نظر می رسد که او با همسرش اِما (دینا آلیسون) از نو شروع می کند، حتی به میزبانی مراسم خنده با او برای سالی (الوا گوئرا) کمک می کند. ) سازماندهی نوزاد پسر که پس از اولین خنده او رسماً یک شخص واقعی در نظر گرفته می شود، یک سنت در فرهنگ آنها.

در همین حال، چی زندگی کارآگاه خصوصی را با نقشی در نیروی پلیس عوض می‌کند و عاشق برنادت (جسیکا ماتن) می‌شود که او به سمت شغل جدیدی با گشت مرزی می‌رود. همانطور که او به سمت فصل بعدی خود می رود، از آینه عقب او یک پر نقره ای آویزان است، هدیه ای از Leaphorn ساخته شده از فلزی که زمانی کمربند رودئوی پسر فقیدش را می ساخت.

(منبع: Michael Moriatis/AMC)

بعدش چی؟ در حالی که سریال در انتظار تمدید فصل 3 در AMC و AMC+ است، TV Insider با کارگردان کریس ایر صحبت کرد که تمام پیچ و تاب ها در پایان فصل 2 را بررسی می کند و امیدهای خود را برای آنچه در آینده در صورت ادامه سریال در آینده برای بازگشت به نمایش در می آید، به اشتراک می گذارد.

در پایان فصل، جو لیفرن BJ Vines را ترک کرد تا در صحرا بمیرد. آیا با مرگ پسرش آرامش پیدا کرده است یا فقط یک چسب زخم است؟

من فکر می کنم لیفرن مثل همه ماست. آنقدر پیچیده است که ممکن است دری را ببندد، اما این بدان معنا نیست [all] درها بسته است در این رویداد خاص، من واقعا لیفرن را تحسین می کنم زیرا او تقریباً انتقام گرفت و [and instead] او BJ Vines را در مسیر طولانی قرار داد. در طول راهپیمایی طولانی، ناواهوها از فورت سامنر مهاجرت کردند و صدها نفر از آنها در راه مردند. و بنابراین ما سعی کردیم کمی از مواردی را که جو بی‌جی را به عناصر کنار می‌گذارد و سپس در رختخواب می‌نشیند و به سقف خیره می‌شود، بگنجانیم و این موسیقی باورنکردنی از دهه ۷۰ در حال پخش است. و وقتی به چشمانش نگاه می کنی، می توانم ترس، سردرگمی، پیچیدگی را احساس کنم. او فردی با اخلاق است و از خود می پرسد: آیا کارم را درست انجام دادم؟

وقتی سنا ظاهر می شود، جو متحجر می شود زیرا سنا می داند. او آنجا در انبار نشسته است، او دقیقاً مانند یک مجسمه است. او همانجا می نشیند و منتظر می ماند تا سنا در مورد ارتباط بی جی واینز و او چیزی بگوید. اما آنجا می نشیند و دست او را می گیرد و سپس در رختخواب می بیند که چه اتفاقی افتاده است زیرا اتفاقی افتاده است. پس دست او را می گیرد، چشمانش را باز می کند و همانجا می نشیند. بنابراین تمام این سؤالات نیز وجود دارد: چگونه می‌توان بر بحران کودکی مانند لیفرن و اما غلبه کرد؟ و شاید شما بر آن غلبه نکنید، یاد می گیرید که با آن زندگی کنید.

اپیزود با مراسمی زیبا به پایان رسید که اولین خنده پسر سالی را جشن می گرفت. وقتی این سکانس ها ضبط می شوند چه اتفاقی می افتد؟ آیا آنها همیشه فیلمنامه می شوند و چه چیزی اشتراک این سنت ها را در صفحه نمایش بسیار مهم می کند؟

این یک سوال عالی است، و اینجاست که من فکر می‌کنم ما با برداشتن روایات و بخش درام پلیسی از کتاب‌ها، کار خوبی انجام می‌دهیم، اما پس از آن ما اتاقی برای نویسندگان بومی آمریکایی داریم، و برخی از آنها ناواهو هستند، و شما خواهید دید. مراسم خنده را در این نقطه برگزار کنید. و سپس این سوال مطرح می شود: آیا می خواهید آن را نشان دهید؟ چقدر می خواهید نشان دهید؟ و به این ترتیب مراسم خنده را نوشتند. بعد به من می رسد و من ناواهو نیستم. برای احترام به آن، من یک مشاور فرهنگی دارم که ناواهو است و جلساتی دارم و او مراسم را به من نشان داد و بعد از تهیه کنندگان و هر کسی که آن را بررسی می‌کند سوالی است که می‌توانیم انجام دهیم.

زمانی که احساس کردیم مشکلی نیست، توانستم آن را با افرادی از خانواده ناواهو تمرین کنم که گفتند: “اوه، ما این کار را در خانواده من انجام دادیم.” بنابراین آنها به من اطلاع دادند و به نوعی سر جای خود قرار گرفت. کلی عکس گرفتم… و متأسفانه باید به چند دقیقه کاهش می یافت، اما می توانستم آن را یک صحنه 10 دقیقه ای بسازم، نه یک صحنه 5 دقیقه ای. این فقط یک زیبایی واقعی در خود داشت که جهانی است زیرا زمانی که شخص برای اولین بار می خندد.

خیلی زیباست.

این شگفت انگیزه. بنابراین امیدوارم که ما آن را ضبط کرده باشیم، اما احساس می کنم این کار را انجام می دهیم، زیرا بازیگران بسیار به کاری که انجام می دهند و احترام به فرهنگ قبیله دیگری که آن را بسیار عزیز می دانند اهمیت می دهند. نویسندگان آن را نوشتند، و من درک می کنم که برای کمک در آنجا هستم. اما خوشحالم که مردم جنبه های فرهنگی را دوست دارند.

Deanna Allison، Zahn McClarnon و Elva Guerra در

(منبع: Michael Moriatis/AMC)

سالی همچنین جو و اما را در پایان قسمت ترک می کند. آیا این مراسم گامی ضروری برای پیشرفت او بود؟

خوب، همه آنها در سفرهای فردی خود هستند که من آن را دوست دارم. یکی از دوستانم به من گفت: «الان من شخصیت‌ها را دارم و فقط می‌خواهم ببینم چه اتفاقی برایشان می‌افتد.» و احساس می‌کنم این دقیقاً همان چیزی است که می‌خواهم، که سالی در یک دوراهی قرار دارد و دلم برای او می‌شکند. با اما صحبت می کند که چگونه فرزندش از او خجالت می کشد. و این یک گفتگوی مادرسالارانه پس از زایمان است که هرگز در تلویزیون نشنیده ام. صحبتی که سالی قلبم را شکست و اما جواب مستقیمی برای او نداشت. و بعد می بینی که بچه را در گهواره سنتی می گذارد و از در بیرون می رود و فقط امیدوار هستی که موفق شود، و من دوست دارم ببینم چه اتفاقی برای او می افتد زیرا فکر می کنم او موفق خواهد شد.

برنادت به سمت گشت مرزی حرکت می کند و پر نقره ای را که جو از سگک کمربند پسرش ساخته بود به او می دهد. آیا نمایش باید ادامه پیدا کند، آیا داستان او چیز بیشتری دارد و آیا قلم همیشه برای او در نظر گرفته شده است؟

به شوخی می گویم: «حدس می زنم الان باید به مرز برویم چون نمی گذاریم برنادت برود.» بنابراین نمی دانم این یعنی چه. نمی‌دانم این بدان معناست که آن‌ها دارند یک نفر را تا مرز تعقیب می‌کنند یا این که چگونه به هم مرتبط است، اما جان ویرث و نویسندگان و همه متوجه خواهند شد. ما نمی گذاشتیم برنادت برود. او شگفت‌انگیز و دوست‌داشتنی است، و همچنین دقیقاً مانند سالی در یک دوراهی قرار دارد. من در پایان او را تماشا می کنم و او این لبخند را بر لب دارد و پر از آینه آویزان است. و ما نمی بینیم که او پر را از لیپ هورن دریافت کند، اما می دانیم که او آن را به او داده است. او آنجا می نشیند و پر را بالا می گیرد و به آن نگاه می کند و چیز بعدی که می دانیم، آن را در آینه می بینیم. بنابراین یک صحنه در آنجا وجود دارد که او آن را به او می دهد. و من نمی دانم کجا و چگونه اتفاق افتاد، اما فکر می کنم لحظه خوبی بود.

آیا جو می دانست که ناپدید شدن بی جی بر تصمیم برنادت برای ترک تأثیر می گذارد؟

نمی‌دانم که این او را مجبور به انجام آن کرد یا نه، اما فکر می‌کنم او می‌دانست که باید کاری را که باید انجام می‌داد انجام دهد و بر همین اساس از او حمایت کرد. [he could]. در فصل اول، جو به اِما می‌گوید: «نمی‌خواستم او برود» و درباره پسرش صحبت می‌کند. جو نمی خواست پسرش خانه را ترک کند. بنابراین این به طور مستقیم به برنادت مربوط می شود زیرا خانواده ها متفاوت بودند، در جوامع کوچکتر محکم تر بودند، و جو یک پسر مدرسه قدیمی است که به جامعه اعتقاد دارد و شاید قلب نرم تری دارد. بنابراین، او عموماً به سختی می‌تواند مردم را رها کند، حتی اگر برای آنها بهترین باشد. بنابراین فکر می‌کنم او این پر را ساخته تا از سگک کمربند و مرگ جو جونیور دور شود، اما نمی‌دانم که می‌دانست آن را به برنادت می‌دهد یا نه.

چی در پایان فصل دوباره به نیروی پلیس ملحق می شود. آیا در صورت تمدید سریال برای فصل 3، شاهد اکشن Leaphorn and Chee بیشتری خواهیم بود؟

بله، دیدن تیم لیفرن و چی، بوچ کسیدی و دوستان ساندنس کید در حال مبارزه با جرم و جنایت بسیار عالی خواهد بود. و من فقط امیدوارم چی وقت کافی داشته باشد تا بتوانیم این کار را انجام دهیم [still get to] به لباس های دهه هفتادی او با مدال و تمام پلی استر نگاه کنید. تا زمانی که بتوانیم او را با لباس های خیابانی هر آخر هفته ببینیم، فکر می کنم عالی خواهد بود.

قطعاً باید تعادل وجود داشته باشد. این کت و شلوارها در این فصل عالی بودند.

بله، ما قطعاً نمی خواهیم کت و شلوارهای او را از دست بدهیم.

بادهای تاریکفصل 2، در حال پخش، +AMC

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top